درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید.این وبلاگ به خاطر بابای مهربونم که عمرشو صرف تعلیم وتربیت دانش آموزان وما کرد تا همه دکتر ومهندس بشویم .روحش همیشه شاد. به خاطر اینکه چون سکته قلبی ناگهانی ما را ترک کرد و ما را تنها گذاشت. من سعی کردم تمام علائم و راهکارهای آن را برای استفاده در دسترس همگان بگذارم به امید روزی که هیچ بابا ومامانی ناگهانی بچه هاشونو ترک نکنند و سایه آنها سالهای سال بالای سربچه هاشون بموند.هر کسی که از مطالب وبلاگ استفاده می کند یک فاتحه هم برای بابام بخوند.ممنون ."بابا خیلی خیلی خیلی دوستت دارم."
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان غلام_افرا و آدرس gholamafra20.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 59
بازدید دیروز : 33
بازدید هفته : 92
بازدید ماه : 1099
بازدید کل : 261847
تعداد مطالب : 377
تعداد نظرات : 18
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


كد ماوس



عکس قلب و لب



کد متحرک کردن عنوان وب


ابزار وبلاگ  ,کد تغییر شکل موس برای وبلاگها و سایتهاکد تغییرشکل موس

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
غلام_افرا
علمی / مذهبی /تاریخی

 توسيليزوماب (tocilizumab) با نام تجاري آکتمرا (Actemra) از سوي FDA براي درمان آرتريت چندمفصلي با علت ناشناخته جوانان مورد تاييد قرار گرفته است. داروي مذکور را مي‌توان به‌تنهايي يا به صورت درمان ترکيبي با متوترکسات براي کودکان بالاي 2 سال تجويز کرد. آرتريت با علت ناشناخته جوانان که با نام آرتريت روماتوييد جوانان نيز شناخته مي‌شود يک بيماري مزمن دوران کودکي است. تاييديه مذکور، دومين انديکاسيون مورد تاييد FDA براي آکتمرا و اولين داروي تاييدشده اين سازمان براي درمان آرتريت با علت ناشناخته جوانان طي 5 سال اخير است. آکتمرا اولين آنتاگونيست گيرنده اينترلوکين 6 انساني است که براي درمان آرتريت روماتوييد شديد و فعال در بزرگسالان مورد تاييد قرار گرفته بود.



به تازگي سازمان غذا و داروي آمريکا اليپتا را براي درمان بيماري‌هاي مزمن انسدادي ريه تاييد کرده است. برئو اليپتا، نام تجاري پودر استنشاقي فلوتيکازون فوروات و ويلانترول است که به عنوان درمان نگهدارنده و درازمدت انسداد جريان هوا در مبتلايان به بيماري‌هاي مزمن انسدادي ريه نظير برونشيت مزمن و آمفيزم تجويز مي‌شود. ثابت شده اين دارو در کاهش شدت بيماري‌هاي مزمن انسدادي ريه موثر است.
همان‌طور که مي‌دانيد، بيماري‌هاي مزمن انسدادي ريه، طيف گسترده‌اي از بيماري‌هاي ريوي هستند که با گذشت زمان وخيم‌تر مي‌شوند. علايم عمومي اين مجموعه بيماري‌ها عبارتند از تنگي نفس و سرفه مزمن. استعمال دخانيات از جمله اصلي‌ترين علل ابتلا به بيماري‌هاي مزمن انسدادي ريه است. برئو اليپتا باعث کاهش التهاب ريه‌ها و شلي عضلات اطراف راه‌هاي هوايي مي‌شود و در نهايت جريان هوا را افزايش مي‌دهد. به اعتقاد دکتر «کورتيس روزبروگ»، سرپرست مطالعه انجام‌شده روي اين دارو، تاييد اليپتا براي درمان طولاني‌مدت بيماري‌هاي مزمن انسدادي ريه، گزينه تازه‌اي را براي کنترل هر چه بهتر مبتلايان به اين بيماري‌ها در اختيار متخصصان قرار خواهد داد.
فلوتيکازون، يک کورتيکواستروييد استنشاقي و ويلانترول، يک آگونيست طولاني اثر بتا دو آدرنرژيک است. اثربخشي و ايمني اليپتا روي 7هزار و 700 بيمار با تشخيص بيماري مزمن انسدادي ريه مورد بررسي قرار گرفت. در بيماران تحت درمان با اين دارو در مقايسه با مصرف‌کنندگان دارونما، عملکرد ريه بهبود چشمگيري داشت. در بروشور اطلاعات دارويي مربوط به اليپتا در مورد افزايش خطر مرگ مرتبط با آسم در مصرف‌کنندگان آگونيست‌هاي طولاني‌اثر بتا دو آدرنرژيک هشدار و تذکر داده شده است که اليپتا براي درمان آسم مورد تاييد نيست. پزشکان تجويز‌کننده اليپتا بايد به خاطر بسپارند اين دارو براي درمان اورژانس مشکلات تنفسي حاد نظير برونکواسپاسم حاد مناسب نيست و استفاده از آن در افراد کوچک‌تر از 18 سال توصيه نمي‌‌شود. عوارض گزارش‌شده به دنبال مصرف اليپتا ممکن است شديد باشند. افزايش خطر ابتلا به پنوموني و شکستگي‌هاي استخواني از جدي‌ترين عوارض احتمالي ناشي از مصرف اين دارو هستند. شايع‌ترين عوارض گزارش‌شده به دنبال مصرف اليپتا عبارتند از التهاب مجاري بيني( نازوفارنژيت)، عفونت مجاري تنفسي فوقاني، سردرد و کانديديازيس دهاني.


 



نتايج يک مطالعه جديد حاکي از آن است که سوزش سردل متناوب و مزمن خطر بروز سرطان‌هاي حلق و طناب صوتي را ميان افرادي که نه الکل مي‌نوشند و نه سيگار مي‌کشند، افزايش مي‌دهد. اين مطالعه که در نشريه Cancer Epidemiology, Biomarkers & Prevention به چاپ رسيده، همچنين نشان مي‌دهد که استفاده از آنتي‌اسيدها اثر محافظتي دربرابر اين سرطان‌ها دارند، در حالي‌که داروهاي تجويزي اين اثر را ندارند. مطالعه مذکور که به‌صورت مبتني بر جمعيت انجام شده، قويا پيشنهاد مي‌کند که ريفلاکس معده که باعث سوزش سردل متناوب مي‌شود، يک عامل خطر مستقل براي سرطان فارنکس و لارنکس است. در اين مطالعه 631 بيمار و 1234 نفر کنترل که از نظر سن و جنس تطابق داده شده بودند، مورد بررسي قرار گرفتند. براساس نتايج به دست آمده، داشتن سابقه ترش کردن متناوب با افزايش 78 درصدي ابتلا به سرطان‌هاي فارنکس و لارنکس ميان افرادي بود که نه سابقه نوشيدن الکل و نه سابقه سيگار کشيدن داشتند. از سوي ديگر، در ميان افرادي که سوزش سردل متناوب داشتند، افرادي که آنتي‌اسيد مصرف مي‌کردند، 41 درصد کمتر احتمال داشت که دچار سرطان‌ شوند، در حالي‌که داروهاي تجويزي و خانگي چنين اثري را از خود نشان نمي‌دادند. اثر محافظتي آنتي‌اسيدها صرف‌نظر از خصوصياتي مانند وضعيت نوشيدن و مصرف دخانيات، وضعيت HPV-16 و محل تومور بود.


 



شنبه 24 اسفند 1392برچسب:دیابت, :: 14:31 ::  نويسنده : معصومه رستمی       

محققان استراليايي يک پروتئين مربوط به دستگاه ايمني را کشف کرده‌اند که اين پتانسيل را دارد تا پيشرفت ديابت نوع 1 را در مراحل اوليه و قبل از آنکه سلول‌هاي توليدکننده انسولين تخريب شوند، متوقف يا برگشت‌پذير کند. اين کشف پيامدهاي گسترده‌تري دارد، زيرا اين پروتئين مسوول محافظت از بدن در برابر پاسخ‌هاي ايمني گسترده است و مي‌تواند براي درمان يا حتي پيشگيري از ديگر اختلالات ايمني مانند مالتيپل اسکلروزيس يا آرتريت روماتوييد نيز مورد استفاده قرار گيرد. پروتئين مذکور که CD52 نام گرفته، مسوول ساپرس کردن سيستم ايمني است. محققان در اين بررسي دريافتند که در مدل پره‌کلينيکال ديابت نوع يک، برداشتن سلول‌هاي ايمني توليدکننده CD52 باعث پيشرفت سريع ديابت خواهد شد. بنابراين وجود اين سلول‌ها براي پيشگيري از ابتلا به بيماري‌هاي اتوايميون ضروري است و اين پروتئين پتانسيل بزرگي به عنوان عامل درماني دارد.



شنبه 24 اسفند 1392برچسب:دیابت, :: 14:29 ::  نويسنده : معصومه رستمی       

یک مطالعه جديد پيشنهاد مي‌کند که استاتين‌ها شايد خطر ابتلا به ديابت را بيشتر کنند. اين خطر ميان افراد مصرف کننده آتورواستاتين، روزوواستاتين و سيمواستاتين بيشتر ديده شده است. با بررسي تقريبا 50 هزار نفر کانادايي، محققان دريافتند که ميزان ابتلا به ديابت ميان افراد مصرف کننده استاتين‌ها به‌طور کلي کم است، هرچند آتورواستاتين مي‌تواند خطر ابتلا به ديابت را تا 22 درصد بيشتر کند. روزوواستاتين اين خطر را تا 10 درصد بيشتر مي‌کند، در حالي‌که پراواستاتين اثر مطلوبي روي ديابت دارد. نتايج حاضر که در BMJ به چاپ رسيده، پزشکان را تشويق مي‌کند تا مزايا و معايب احتمالي تجويز اين داروها را براي بيماران خود بسنجند. البته اين مساله بدين معنا نيست که بيماران مصرف دسته دارويي استاتين‌ها را متوقف کنند، بلکه تنها ارتباطي ميان مصرف استاتين و خطر بيشتر ديابت يافت شده که يک ارتباط علت و معلولي را ثابت نمي‌کند و قابل تعميم دادن به کل نيست.

 



تحقیق جدید نشان می‌دهد نوجوانانی که روزانه بیش از یک قوطی (375 گرم) نوشیدنی شیرین مصرف می‌کنند در معرض خطر ابتلا به دیابت نوع 2 و بیماری‌های قلبی و عروقی یا سکته مغزی قرار دارند. محققان این مرکز علمی با مطالعه بر روی هزار و 400 نوجوان 14 تا 17 ساله دریافته‌اند نوجوانانی که صرف نظر از چاقی‌شان روزانه حدود یک قوطی نوشیدنی شیرین مصرف می‌کنند، سطوح پایینی از کلسترول خوب و میزان بالایی از تریگلیسیرید بد در خون خود دارند.
بر اساس مجموعه‌ای از عوامل مرتبط با دیابت نوع دو و بیماری‌های قلبی و عروقی شامل وزن، فشار خون و سطوح کلسترول، چنین نوجوانانی در معرض خطر بالای ابتلا به بیماری‌های قلبی _متابولیک قرار دارند. دکتر"جینا آمبروسینی" سرپرست تیم تحقیقاتی درباره نتایج این پژوهش گفت: در حال حاضر ثابت شده که مصرف زیاد نوشیدنی‌های شیرین خطر چاقی را در افراد افزایش می‌دهد؛ آنچه که در این پژوهش مهم است بالا رفتن خطر بیماری‌های دیابت نوع دو و قلبی عروقی در بین مصرف کنندگان افراطی نوشیدنی‌های شیرین حتی در افراد جوانی است که دچار اضافه وزن نیستند. این پژوهش در مجله "American Journal of Clinical Nutrition" منتشر شده است.


 

 



محققان تاثير شدت سيگارکشيدن، طول مدت سيگاري بودن و ترک آن‌ را روي 34101 زن 89-54 ساله سوئدي که 219 نفر از آنها به آرتريت روماتوييد مبتلا بودند مورد بررسي قرار دادند. نتايج نشان داد که احتمال ابتلا به آرتريت روماتوييد به‌طور قابل‌توجهي با شدت سيگارکشيدن ارتباط دارد. اين ارتباط به شرح زير است: يک تا 7 سيگار در روز در مقابل عدم سيگار کشيدن (خطر نسبي: 31/2)، طول مدت سيگار کشيدن يک تا 25 سال در مقابل عدم سيگارکشيدن، (خطر نسبي: 60/1). اين خطر حتي 15 سال بعد از ترک سيگار در مقابل عدم مصرف سيگار همچنان بالا بود (خطر نسبي 99/1). البته درزناني که 15 سال پيش سيگار را ترک کرده بودند در مقابل زناني که يک سال پيش سيگار را ترک کرده بودند، ميزان خطر کمتر بود. مطالعات نشان مي‌دهد که حتي سيگار کشيدن به تعداد حتي اندک نيز با افزايش خطر آرتريت روماتوييد همراه است. افزايش واضح ابتلا به آرتريت‌روماتوييد حتي در ميان کساني که قبلا سيگار مي‌کشيدند عامل موثري در تشويق زنان براي سيگار نکشيدن است.



محققان مؤسسه علوم و فناوری پیشرفته کره جنوبی (KAIST) جهت حداکثر کردن پاسخ نوع خاصی از حسگرهای ترکیبات آلی فرار (VOCs)، روی روشی برای اصلاح ساختارهای یک‌بعدی (نانوالیاف اکسید قلع) تمرکز کرده‌اند. دوو کیم و همکارانش از مؤسسه علوم و فناوری پیشرفته کره جنوبی (KAIST) جهت حداکثر کردن پاسخ نوع خاصی از حسگرهای ترکیبات آلی فرار (VOCs)، روی روشی برای اصلاح ساختارهای یک‌بعدی (نانوالیاف اکسید قلع) تمرکز کرده‌اند. آنها نشان داده‌اند که در صورت بهینه کردن مورفولوژی و میکروساختار اکسید قلع، این حسگرهای مقاومت شیمیایی، بعنوان حسگرهای VOCs می‌توانند غلظت‌های بسیار کمی از استون را شناسایی کنند.
بازدم انسان حاوی تعدادی ترکیبات آلی فرار است. تشخیص دقیق نوعی خاصی از VOC (به عنوان مثال یک نشانگرزیستی یک بیماری خاص) در بازدم، اطلاعات مفیدی برای تشخیص بیماری‌های مختلف ارائه می‌دهد. برای مثال، استون، H2S، آمونیاک و تولوئن به ترتیب نشانه‌هایی از وجود دیابت، بوی بد دهان، اختلال در عملکرد کلیه و سرطان ریه است. هنگامی که حسگرهای مقاومت شیمیایی در معرض اکسیداسیون یا احیاء گازهای ردیابی‌شونده قرار می‌گیرند، مقاومت حسگر به‌صورت تابعی از دما تغییر می‌کند. تغییر مقاومت حسگر در اثر تغییر غلظت گاز ردیابی‌شونده نیز اتفاق می‌افتد. چالش‌برانگیزترین موضوع در زمینه استفاده از حسگرهای مقاومت شیمیایی در تشخیص بیماری‌ها، گزینش‌پذیری آنها نسبت به یک گاز خاص است. کیم توضیح داد: «این ابداع نشان‌دهنده راندمان بالای نانوالیاف متخلخل SnO2 شامل چندین لوله نازک هم محور است. این آرایش منحصر به‌فرد، با نسبت سطح به حجم بالا و ساختار داخلی متخلخل، می‌تواند چندین لایه حس‌کننده را در یک لیف در دسترس، بطور موثر و سریع به وجود آورد.»
حسگرهای فوق‌سریع استون، برای تشخیص دیابت، با استفاده از نانوالیاف دیواره نازک آرایش یافته SnO2 که با نانوذرات پلاتین عامل‌دار شده‌اند. این حسگر، استون را با دقت حدود 0.1 ppm (هشت برابر کمتر از حد دقت مورد نیاز برای تشخیص دیابت) شناسایی می‌کند. این نتیجه بهترین عملکرد را میان حسگرهای SnO2 که تاکنون گزارش شده است، دارد. کیم اضافه کرد: «نتایج ما، چشم‌انداز مثبتی در استفاده از این ماده در حسگرهای بازدمی برای تشخیص دیابت پدیدار ساخته است. همچنین ما توانستیم با رسوب نانوذرات پلاتین بر روی سطح لوله‌های هم محور و بسیارنازک SnO2، زمان پاسخ‌دهی را به مقدار آشکاری تا کمتر از 20 ثانیه کاهش دهیم.» این پژوهشگران الیاف جدار نازک SnO2 (که از نانولوله‌های چین‌دار SnO2 ساخته شده‌اند) را با استفاده از الکتروریسندگی و جدایش کنترل شده میان فازهای غنی از ماده اولیه و غنی از پلیمر تولید کردند. هنگامی که محلول‌هایی با ثابت دی الکتریک بالا و حاوی پلیمر، تحت ده‌ها هزار ولت، از یک سوزن باریک تزریق می‌شوند، جت مایع بر روی صفحه‌ای کشیده شده و به شکل الیاف پلیمری جامد درمی‌آیند. در این مورد خاص، این پژوهشگران به پدیده جالبی با عنوان جدایش میکرو فاز بین پلیمرها و سایر مواد محلول پی برده‌اند.
از ویژگی‌های اصلی پدیده جدایش میکروفاز، امکان تولید الیاف با شکل نامنظم مانند نوع گره خورده و توخالی است که این مساله در کاربردهای خاص مانند زمانی که مساحت سطح زیادی مورد نیاز است، مفید است. چراکه به عنوان مثال، رفتار جدایش فاز بین پیش ماده قلع و پلیمر می‌تواند تخلخل الیاف SnO2 را در حین عملیات حرارتی، در زمانی که پلیمر می‌سوزد و حفره‌های خالی بین کریستال‌های SnO2 باقی می‌گذارد، افزایش دهد. این پژوهشگران جزئیات نتایج کار تحقیقاتی خود را در مجله‌ی Advanced Functional Materials منتشر کرده‌اند.




شنبه 24 اسفند 1392برچسب:کبد،سل, :: 14:21 ::  نويسنده : معصومه رستمی       

تشخيص بيماران مبتلا به سل همواره معضل بزرگي براي پزشکان به حساب مي‌آمده است، چراکه کشت اين باکتري روندي زمان‌بر است. به‌همين دليل يک روش تشخيصي که نياز به انجام کشت ميکروبي نداشته باشد، مي‌تواند کمک بسيار بزرگي در روند تشخيص اين بيماري باشد. پژوهشگران دانشگاه‌ هاروارد به تازگي روشي به‌عنوان بارکدگذاري مغناطيسي ابداع کرده‌اند که اقدام به شناسايي توالي اسيدهاي نوکلئيک در ژن باسيل سل مي‌کند. اين روش که بر پايه واکنش زنجيره پلي‌مراز طراحي شده است باعث به دام افتادن توالي‌هاي ژني برروي نانو پروب‌هاي مغناطيسي مي‌شود. به اين ترتيب، ژن‌هاي مزبور نشان‌دار مي‌شود و امکان شناسايي آنها با رزونانس مغناطيسي هسته‌اي وجود دارد.
تمام اجزاء مورد نياز براي اين آزمايش بر روي يک کارتريج کوچک و مايع سوار مي‌شوند. کل زمان مورد نياز براي تشخيص باسيل سل با اين روش حدود 5/2 ساعت تخمين‌زده مي‌شود. دقت تشخيصي آن در يک مطالعه باليني برروي بيماران مبتلا به سل به اثبات رسيده است. با توجه به هزينه اندک اين روش تشخيصي و نيز سرعت بالاي آن، پژوهشگران معتقدند در آينده‌اي نه چندان دور اين روش جايگزين روش‌هاي فعلي در تشخيص بيماري سل مي‌شود.



 دود دسته سوم سيگار در واقع بقاياي سمي برجاي مانده از دود سيگار است كه پس از ناپديد شدن دود سيگار بر روي تمامي سطوح باقي مي ماند. نتيجه يك تحقيق كه توسط محققان آزمايشگاه ملي لورانس بركلي در دانشگاه كاليفرنيا انجام شده است ، نشان داد كه اين بقاياي سمي با گذشت زمان مضرتر نيز مي شود. لارا گوندل يكي از محققان اين آزمايشگاه گفت: اين اولين مطالعه اي است كه نشان مي دهد دود دسته سوم سيگار به اين اندازه مضر و جهش زا است. به گفته محققان، برخي از مولفه هاي شيميايي موجود در دود دسته سوم سيگار از جمله قويترين مواد سرطانزاي موجود است.
نتايج اين مطالعه نشان مي دهد زماني كه سطوح با فرش و غيره پوشيده مي شود خطر ناشي از بقاياي دود سيگار براي سلامتي به ويژه براي كودكان جدي ترمي شود.
محققان با انجام يك سري آزمايش ها متوجه شدند كه دود دسته سوم سيگار موجب شكسته شدن رشته هاي دي.ان.اي و آسيب طولاني مدت به دي.ان.اي شده و موجب جهش ژنتيكي مي شود. تا پيش از اين مطالعه، سميت دود دسته سوم سيگار به خوبي معلوم نشده بود. مردم از طريق تنفس، خوردن و يا تماس هاي پوستي در معرض دود دسته سوم سيگار قرار مي گيرند. محققان دود دسته سوم سيگار را بسيار موذي مي دانند چرا كه رها شدن از آنها بسيار دشوار است. پيش از اين مطالعات نشان داده بود كه حتي پس از گذشت دو ماه از خروج فرد سيگاري از خانه هنوز مي توان آثار بقاياي دود سيگار را در گرد و غبار و سطوح خانه مشاهده كرد. روش هاي متعارف پاكيزگي خانه مانند استفاده از جارو برقي، پاك كردن و تهويه مطبوع تاثيري در كاهش ميزان اين ذرات ندارد.
اين مطالعه نشان داد كه براي كاهش ميزان بوي ناشي از دود سيگار مي توان كارهايي راانجام داد اما از بين بردن كامل آثار اين دود بسيار دشوار است اما بهترين راه حل استفاده از مواد جايگزين مانند تعويض فرش و رنگ زدن مجدد است. محققان در اين مطالعه براي تهيه نمونه ، نوارهاي كاغذي را در اتاق افراد سيگاري قرار دادند. در اين مطالعه محققان دو نمونه حاد و مزمن را مورد بررسي قرار دادند. نمونه حاد به نمونه اي گفته مي شد كه براي ۲۰ دقيقه در معرص دود پنج سيگار قرار مي گرفت. و نمونه هاي مزمن براي ۲۵۸ ساعت در طول ۱۹۶ روز در معرض دود سيگار قرار مي گرفتند. در طول اين مدت، اتاق ها نيز حدود ۳۵ ساعت تهويه مي شدند. محققان پي بردند كه در نمونه هاي مزمن سطوح آسيب دي.ان.اي بيشتر بود. اين مطالعه نشان داد كه ۴/۰ درصد از تغييرات ايجاد شده در سلول هاي انساني در اولين ساعت قرار گرفتن در معرض دود سيگار اعمال مي شود كه اين ميزان در طول سه ساعت ۱۰ برابر افزايش مي يابد. يافته هاي اين مطالعه در مجله Mutagenesis منتشر شده است.