درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید.این وبلاگ به خاطر بابای مهربونم که عمرشو صرف تعلیم وتربیت دانش آموزان وما کرد تا همه دکتر ومهندس بشویم .روحش همیشه شاد. به خاطر اینکه چون سکته قلبی ناگهانی ما را ترک کرد و ما را تنها گذاشت. من سعی کردم تمام علائم و راهکارهای آن را برای استفاده در دسترس همگان بگذارم به امید روزی که هیچ بابا ومامانی ناگهانی بچه هاشونو ترک نکنند و سایه آنها سالهای سال بالای سربچه هاشون بموند.هر کسی که از مطالب وبلاگ استفاده می کند یک فاتحه هم برای بابام بخوند.ممنون ."بابا خیلی خیلی خیلی دوستت دارم." آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
|
غلام_افرا
علمی / مذهبی /تاریخی
سه شنبه 14 بهمن 1393برچسب:مصرف الکل موجب تغییر ملکولی در سلول های عصبی ناحیه جلوی مغز می شود, :: 14:4 :: نويسنده : معصومه رستمی
پژوهشگران علوم پزشکی در دانشگاه ایالت ˈباسکˈ اسپانیا می گویند نتایج تحقیقات صورت گرفته نشان می دهد که مصرف الکل موجب آسیب های ساختاری در سطح مولکولی کسلولهای مغزی می شود . به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز، دانشمندان که این تحقیقات را در مجله ˈپلاس وانˈ منتشر کرده ا ند در این رابطه، تغییراتی که در سلول های عصبی ناحیه جلوی مغز که پیشرفته ترین منطقه از نظر تکاملی است صورت می گیرد و کنترل عملکرد های اجرایی از جمله برنامه ریزی و طرح استراتژی ها ، حافظه کاری ، توجه انتخابی یا کنترل رفتار را کنترل می کند را بر عهده دارد را توضیح دادند . محققین برای این کار، مغز ۲۰ جسد که در آنها سو استفاده یا وابستگی الکل در آنها تشخیص داده شده بود و مغز ۲۰ تن دیگر که سالم بودند را مورد آزمایش قرار دادند . در مطالعه قشر جلوی مغز ، دانشمندان تغییرات اسکلت عصبی، پروتئین های آلفا و اسپکترین بتا ۲ در مغز بیماران الکلی یافتند . دانشمندان از روش های میکروسکوب نوری برای دیدن سلول های عصبی جلوی مغز استفاده کردند و پس از آن از فنون پروتئوم برای پیدا کردن پروتئین های این سلول های عصبی استفاده و به این نتیجه رسیدند که عناصر تغییر یافته متعلق به خانواده پروتین های توبولین و اسپکترین هستند . به گفته دانشمندان اسپانیایی، توبولین ها اسکلت ساختمانی سلول های عصبی را تشکیل می دهند و اسپکترین ها نیز عملکرد حفظ شکل سلولی را بر عهده دارد .بدین ترتیب هر دوی آنها رابطه و فعالیت بین اجزای شبکه عصبی مغز را تسهیل می بخشند . تغییرات در ساختار عصبی ناشی از اتانول می توانند بر روی سازماندهی ، توانایی ارتباط و عملکرد شبکه سلول عصبی تاثیر بگذارد و می توانند بخش بزرگی از اختلالات رفتاری و شناختی و یادگیری که به افراد معتاد به الکل نسبت داده می شود را توضیح دهند . دانشمندان اعلام کردند که شرح آسیب و اختلالات که برای نخستین بار در سطح مولکولی در ناحیه جلوی مغز یافته شده ، نخستین گام برای تحقیق در زمینه های دیگر است . محققان گفتند :از جمله اهدافی که دنبال می کنیم ، تلاش برای روشن شدن مکانیسم خاص که بر مبنی آن الکل این تغییرات را ایجاد می کند ، یافت تغییرات ممکن در آنزیم های تنظیم عملکرد پروتئین های مذکور و اینکه آیا این پروسه ها در دیگر نقاط مغز نیز اتفاق می افتند ، هستند . سه شنبه 14 بهمن 1393برچسب:کشف یک روش جالب که طول عمر شما را پیش بینی می کند, :: 13:59 :: نويسنده : معصومه رستمی
به گزارش خبرنگار کلینیک باشگاه خبرنگاران؛ تیمی از دانشمندان دانشگاه ادینبورگ با همکاری محققان آمریکایی و استرالیایی موفق به شناسایی یک ساعت زیستی شدهاند که به ارائه سرنخهای اساسی در مورد مدت زمان حیات انسان میپردازد. به گزارش سرویس علمی ایسنا، دانشمندان اکنون میتوانند بطور دقیق طول عمر یک انسان را پیشبینی کنند. محققان به بررسی تغییرات شیمیایی دیانای پرداختند که در طول عمر رخ داده و میتواند به پیشبینی سن فرد کمک کند؛ آنها با مقایسه سن واقعی افراد با سن ساعت زیستی پیشبینی شده توانستند یک الگوی جدید را مشاهده کنند. افرادی که سن زیستی آنها بزرگتر از سن واقعیشان بود، بیشتر احتمال داشت که زودتر از افرادی که دارای سن زیستی و واقعی مشابه بودند، بمیرند. چهار پژوهش جداگانه به بررسی حیات حدود ۵۰۰۰ نفر برای ۱۴ سال پرداختند. سن زیستی هر فرد در آغاز از روی نمونه خون وی اندازهگیری شد و سپس داوطلبان در طول پژوهش مورد پیگیری قرار گرفتند. محققان دریافتند که بین برخورداری از یک ساعت زیستی سریعتر و مرگ زودرس حتی با در نظر گرفتن عواملی مانند استعمال دخانیات، دیابت و بیماریهای قلبیعروقی ارتباط مستقیم وجود داشت. آنها ساعت زیستی هر فرد را با بررسی یک اصلاح شیمیایی در DNA موسوم به متیلاسیون اندازهگیری کردند. سه شنبه 14 بهمن 1393برچسب:علائم سرطان در مردان, :: 11:27 :: نويسنده : معصومه رستمی
گرچه سرطانهای معده، پوست، پروستات، مثانه، روده بزرگ و راست روده، خون، ریه، مری، لنفوم و دستگاه عصبی مرکزی در مردان شایعتر است. اما این دلیل خوبی نیست که مردان نگران ابتلای خود به دیگر انواع سرطان ها نباشند . به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز، پژوهشگران علوم پزشکی می گویند آشنایی با علائم انواع سرطان و پیگیری سلامتی توسط خود افراد میتواند سرطان و سایر بیماریها را در مراحل اولیه کشف کند، یعنی در زمانی که گزینههای بیشتری برای درمان و بخت بیشتری برای علاج وجود دارد. اما برخی از مردان به جز به خاطر زنانشان به دکتر نمیروند. در اغلب موارد زنان هستند که به مردان فشار میآورند تا برای چکاپ از لحاظ سرطان به دکتر مراجعه کنند. کارشناسان میگویند مردان میتوانند با هشیار بودن در مورد برخی از علائم سرطان که بیانگر نیاز فوری به مراجعه به دکتر است، به خود نفع بسیاری برسانند. برخی از این علائم سرطان در مردان اختصاصی هستند. این علائم بخشهای معین بدن را در برمیگیرند و ممکن است به طور مستقیم به امکان وجود سرطان اشاره کنند. برخی دیگر از علائم مبهمتر هستند. برای مثال دردی که در بخشی از بدن احساس میشود، ممکن است علل گوناگونی داشته باشد. اما حتی در مورد این علائم نباید بدون مراجعه به دکتر احتمال سرطان را مد نظر قرار ندهید. ● توده پستانی بسیاری از مردان باور ندارند که آنان نیز ممکن است سرطان پستان بگیرند. سرطان پستان مردان شایع نیست، ولی ممکن است بروز کند. هر توده جدیدی در ناحیه پستان در مرد نیاز به بررسی بوسیله پزشک دارد. این نشانهها نیز که چه در زنان و چه در مردان باید از لحاظ احتمال سرطان پستان مورد توجه قرار گیرد، اشاره کرده است: – کشیدگی یا فرورفتگی پوست پستان. در صورتی که با این نشانهها پزشک مراجعه کنید، پزشک علاوه بر گرفتن سابقه دقیق و معاینه جسمی، ممکن است برای شما ماموگرافی، نمونهبرداری بافتی، یا آزمایشهای دیگر را تجویز کند. ● درد در هر سنی افراد ممکن است به دردهای مبهم یا حاد مبتلا شوند. اما درد حتی دردی مبهم ممکن است نشانه اولیه برخی سرطانها باشد؛ البته در اغلب موارد احساس درد ناشی از سرطان نیست. ادامه مطلب ... سه شنبه 14 بهمن 1393برچسب:رابطه جهش ژنتیکی با سردرد میگرنی, :: 11:25 :: نويسنده : معصومه رستمی
محققین در دانشکده شیمی دانشگاه بیرگهام یانگ جهش هایی را در یک ژن شناسایی کرده اند که انسانها را مستعد سردردهای میگرنی می کند. به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز، این تحقیق، نخستین بررسی است که علت ژنتیکی را برای میگرن شایع نشان می دهد و گام مهمی در جستجوی درمانی برای این بیماری تلقی می شود. با کشف نقص ژنتیک در سردردهای میگرنی راه برای درمان بهتر این سردردهای غیرقابل پیش بینی و ویران کننده ارائه خواهد شد. یک گروه از متخصصان ژنتیک به ریاست لوئیس پتاسک از دانشکده پزشکی سانفرانسیسکو با دو خانواده ای که به نظر می رسد به نوعی این بیماری را به ارث برده اند کار کرده است. این محققان تمرکز خود را روی نقص ژنتیکی مشترک این خانواده ها گذاشتند، نقصی که بر تولید پروتئینی به نام casein kinase delta تأثیر می گذارد. محققین برای آزمایش این که آیا این نقص علت است و یا یک تصادف محسوب می شود، آزمایشی طراحی کردند تا مشخص شود این ویژگی ژنتیکی به علائم میگرن در موش منتهی می شود، یا خیر. براساس اظهارات آنان، سردردهای میگرنی به گونه ای هستند که تمام احساسات را تقویت می کنند که درآن میان می توان به حس لامسه، گرما، صدا و نور اشاره کرد. محققان این احساسات تقویت شده را در موش میگرنی به شیوه های ظریفی مشاهده کردند. محققین می گویند: آنچه ما کشف کردیم، یک سرنخ مولکولی است. اکنون ما می توانیم به این کشف برسیم که این پروتئین خاص چه تأثیری در بدن دارد و ارتباط آن با میگرن چیست. تعداد محققانی که روی میگرن تحقیق می کنند، قابل توجه نیست و علت اصلی آن پیچیده بودن و غیرقابل پیشی بینی بودن این بیماری است. حملات میگرنی به گونه ای است که برخی افراد دید خود ا از دست می دهند و به صورت غیرقابل کنترلی استفراغ می کنند، شرایطی که موجب می شد تمام روز درگیر این سردرد باشند. نتایج این تحقیق در نشریه علم انتقالی پزشکی منتشر شده است. سه شنبه 14 بهمن 1393برچسب:رابطه نمک با ام اس ودیابت, :: 11:23 :: نويسنده : معصومه رستمی
محققین علوم پزشکی میگویند مصرف بیش از حد نمک ممکن است مقصر اصلی در افزایش میزان بیماریهای خودایمنی مانند اماس (اسکلروز متعدد) باشد. به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز، به گفته این پژوهشگران مصرف رژیمهای غذایی پرنمک، باعث افزایش نوعی از سلولهای ایمنی میشود که با بیماری خودایمنی مرتبطاند. بررسی این دانشمندان نشان داد موشهایی که به طور مهندسی ژنتیک شده بودند که به اماس دچار شوند، هنگامی که رژیم غذایی پرنمک را میخوردند، نسبت به موشهایی که میزان دریافت نمکشان متعادل بود، وضعیت بسیار بدتری پیدا میکردند. این یافتهها بیانگر آن است که نمک ممکن است در ایجاد بیماریهای خودایمنی مانند اماس و دیابت نوع یک در افراد مستعد از لحاظ ژنتیکی نقش داشته باشد که پیش از این شناخته شده نبود. دکتر دیوید هافلر، استاد ایمنی زیستشناسی در دانشگاه ییل در آمریکا و سرپرست این پژوهش میگوید: «ایجاد این بیماریها نه صرفا به ژنهای بد مربوط است و نه عوامل محیطی نامناسب. بلکه تعامل میان ژنها و محیط است که فرد را دچار این بیماریها میکند.» پیش از این، مصرف بیش از حد نمک در افزایش خطر دچارشدن به بیماریهای قلبی و فشارخون بالا مقصر شناخته شده است. اکنون این بررسی جدید نشان میدهد رژیمهای غذایی پرنمک ممکن است در افزایش میزان بیماری خودایمنی نقش داشته باشند. هافلر میگوید: «البته نمک تنها عامل محیطی موثر در این بیماریهای خودایمنی نیست. میدانیم که کمبود ویتامین D هم ممکن است در این مورد نقش داشته باشد. سیگارکشیدن هم یک عامل موثر است و بررسی ما نشان میدهد که نمک هم یک عامل خطرساز برای این بیماریهاست.» دکتر هافلر میگوید اکنون باید بررسی مشابهی در انسانها انجام شود. او از هماکنون مجوز برای آزمایشکردن آثار کاستن از دریافت نمک در رژیم غذایی بر افراد دچار اماس را گرفته است تا معلوم شود آیا این کار علایم آنها را بهبود میدهد یا نه. گرچه ممکن است سالها طول بکشد تا این رابطه ثابت شود اما هافلر میگوید برای بیمارانی که از پیش در معرض خطر بیشتر بیماری خودایمنی هستند کاهش مصرف نمک غذایی ممکن است ایده خوبی باشد. او میگوید: «اگر من دچار اماس بودم در کم کردن مصرف نمک و خوردن غذاهای فرآوریشده تردیدی نمیکردم.» سه شنبه 14 بهمن 1393برچسب:بویایی ،بویایی مصنوعی, :: 11:19 :: نويسنده : معصومه رستمی
بيني الكترونيك، تکنولوژی کارآمد
ادامه مطلب ... سه شنبه 14 بهمن 1393برچسب:حس بویایی, :: 11:14 :: نويسنده : معصومه رستمی
بر اساس نتایج این پژوهش جدید که توسط پژوهشگران امریکایی انجام شده، ثابت شده است که سیستم اندوکانابینوئیدها (Endocannabinoid) با استفاده از حس بویایی، دریافت غذا را کنترل میکند.
اندوکانابینوئیدها مواد شیمیایی شبیه کانابیس هستند که در بدن ساخته میشوند و برای ارسال پیام میان یاختهها مورد استفاده قرار میگیرند. سیستم اندوکانابینوئید، شبکهای از گیرندههای نورونی، آنزیمها و اندوکانابینوئیدهایی است که هم در مغز حیوانات و هم در مغز انسان وجود دارد. این گیرندهها در سیستم اندوکانابینوئید با احساساتی مانند اضطراب و درد ارتباط دارند. دانشمندان میگویند که وقتی انسان گرسنه است، حس بویایی تقویت میشود تا جست وجوی غذا بهتر صورت گیرد. افزایش قدرت حس بویایی، امکان بازیافت بهتر منابع غذایی را فراهم میآورد، ولی سبب افزایش جاذبهی بعضی بوها نیز میشود. میتوان تصور کرد که در این حالت یک نوع بازخورد مثبت وجود دارد، یعنی وقتی انسان گرسنه میشود، بیشتر بو میکشد و بنابراین غذاها را بهتر میبیند و بیشتر جذبشان میشود اما تا پیش از این بررسی نحوهی همکاری حس گرسنگی، حس بویایی و مصرف غذا توسط مغز و مکانیسمهای درگیر آن به خوبی روشن نشده بود. این پژوهشگران با انجام تجربههایی در موش دریافتند که این مکانیزم خوردن غذا در سیستم اندوکانابینوئید آغاز میشود و گیرندههای کانابینوئید (CB1) در مغز با سیستم عصبی ارتباط برقرار میکند یعنی سیستم بویایی، پیاز بویایی را به ساختارهای عالیتر که با بو درگیر هستند، در ناحیه قشر بویایی ارتباط میدهد. به گفته این پژوهشگران حس گرسنگی سبب فعالشدن گیرندههای (CB1) میشود و این گیرندهها پیاز و قشر بویایی را فعال میکنند. به این ترتیب، این مکانیزم مغز است که حساسیت انسان را نسبت به بو در زمان گرسنگی افزایش میدهد و به نوبه خود سبب افزایش اشتیاق انسان نسبت به غذا میشود. پیش از این تصور میشد که حیوانات و انسان بویژه وقتی که یافتن غذا مطرح است، به گونهای متفاوت بو را پردازش میکنند. صرف نظر از آنکه رفتار انسان کمتر از حیوانات تحت تاثیر حس بویایی قرار میگیرد، حس بویایی در سطح پایینتری از آگاهی نسبت به سایر اطلاعات حساسه پردازش میشود. پژوهشگران میگویند: با مشاهده نتایج بررسیهای روانشناسی تجربی در انسان آشکار شده است که انسان بر اساس بویایی، تصمیمهای مهم بسیاری اتخاذ میکند ولی هرگز این نکته را درک نمیکند. در حالتی خاص، تأثیر کانابینوئیدها بر خوردن غذا در انسان و جوندگان بسیار شبیه است. به این ترتیب میتوان گمان کرد در مورد انسان نیز مکانیسمهای مشابهی کاربرد دارد. در واقع تشدید بو یکی از آثار کانابیس است که در انسان به خوبی شرح داده شده است. به گفته این پژوهشگران با وجودی که مدارکی در دست است که نشان میدهد THC بخشی از کانابیس است که وقتی به صورت تفریحی استفاده میشود، فعال شده و موجب تقویت حس بویایی و احساس گرسنگی در انسان میشود، ولی این دو حالت مستقل از یکدیگر صورت میگیرد و در حال حاضر مدرکی علمی مبنی بر ارتباط این دو عملکرد وجود ندارد. پژوهشگران میگویند: در افراد مبتلا به اختلالات غذا خوردن مانند بیماران دچار آنورکسی (پراشتهایی عصبی) یا چاق که این مدار بویایی دچار اختلال میشود، حساسیت به بو، در مقایسه با افراد دیگر قویتر یا ضعیفتر میشود. پژوهشگران تصور میکنند این امر، اساس پژوهشهای آتی در زمینهی چگونگی طرز کار سیستم آندوکانابینوئید در انسان باشد. نتیجه این پژوهش در نشریه Nature Neuroscience به چاپ رسیده است. نحوه عملکرد حس بویایی و چشایی
نویسندگان: یان کریستنسن، هاگ واگنر و سباستین هالیدی
مترجمان: ابوالقاسم بشیری، جمشید مطهری و رحیم میردریکوندی نکات کلیدی مزه: مزه ی یک ماده به ترکیب شیمیایی آن ارتباط دارد؛ ولی جزئیات این ارتباط، هنوز مبهم است. جوانه های چشایی در حفره ی دهان - و به ویژه بر روی زبان - به همه مزه های چهارگانه ی اصلی واکنش نشان می دهند؛ اما تفاوت های موضعی در مقدار حساسیت وجود دارد.بو: بوی یک ماده، به ترکیب شیمیایی آن وابسته است؛ ولی حس بویایی، پیچیده تر از حس چشایی است. این پرسش که آیا بوهای اصلی وجود دارند و اگر چنین است، آن ها چه بوهایی هستند، هنوز بی پاسخ و لاینحلّ مانده است. برای تشخیص بوها، صرفاً مقدار کمی از موارد بودار لازم است، و زن ها نسبت به بعضی بوها، بسیار حساس تر از مردها هستند. ترکیب بو و مزه، احساس طعم را پدید می آورد.مزه ما مواد مزه داری را می توانیم بچشیم که در آب قابل حل باشند. چهار مزه ی اصلی (1)، یعنی ترشی، شیرینی، شوری و تلخی، مشخص شده است. گرچه مزه های دیگری بیان شده، به ویژه یومامیِ (2) (که با مسامحه به صورت خوش مزه بودن ترجمه می شود) که یکی از مزه های اصلی در ژاپن به شمار می رود.ترکیب شیمیایی یک ماده، عامل تعیین کننده مهمی در مزه آن است؛ هر چند موارد استثنای بسیار زیادی برای تبیین تمام مزه ها بر اساس ترکیب شیمیایی آن ها برای ما وجود دارد. موادی که ترش مزه اند، معمولاً ترکیباتی اسیدی دارند؛ ولی بعضی از اسیدها (مثلاً اسیدهای آمینه) مزه ی شیرین دارند. مزه های شیرین (که معمولاً با مواد مغذی ارتباط دارند) با هیدرات کربن ها مرتبط هستند؛ هر چند که ترکیبات غیر مغذّی نظیر ساکارین نیز، خیلی شیرین اند. نمک های معدنی معمولاً مزه ی شور دارند؛ در حالی که مزه های تلخ، از مواد قلیایی نظیر گنه گنه و نیکوتین حاصل می شوند. گیرنده های اصلی مزه، جوانه های چشایی (3) نامیده می شوند. آن ها در شیارها و حفره های ریز سرتاسر حفره ی دهان - به ویژه به صورت خوشه هایی روی برجستگی های قابل رؤیت روی زبان که «پُرز» (4) نامیده می شوند - قرار گرفته اند. تمام نواحی زبان تقریباً به همه ی مزه های اصلی واکنش نشان می دهند؛ اما تفاوت های موضعی در میزان حساسیت وجود دارد. ![]() بو ما موادی را می توانیم ببوییم (که مواد بودار نامیده می شود) که فرّار باشند، و برای رسیدن به گیرنده های بویایی، باید در آب و چربی قابل حلّ باشند. مواد بودار معمولاً از مواد آلی - نه غیر آلی - تشکیل می شوند و غالباً مخلوطی از ترکیبات فوق العاده پیچیده هستند.سلول های حساس به بو که سلول های بویایی (5) نامیده می شوند، روی مخاط های بویائی (6) در بالای غشای مخاطی واقع در حفره ی بینی قرار گرفته اند. این سلول ها به وسیله ی عصب بویایی (7) به پیازهای بویایی در قاعده ی مغز مرتبط می شوند. هنگام استنشاق هوا، بو به مخاطی که مواد بوزا را حلّ می کند، منتقل می شود و به وسیله پروتئین های پیوند دهنده ی بویائی (یعنی مولکول هایی که مولکول های بوزا در محل های گیرنده را متمرکز می کند) به دام می افتند. همچنین تحریک بویایی می تواند موقع بازدم، خصوصاً موقعِ خوردن، اتفاق اُفتد. شدت احساس بو به تراکم مولکول های بوزا که به گیرنده ها می رسند، بستگی دارد. مسأله ی کیفیت بو بسیار پیچیده است و تلاش های زیادی برای تعیین بوهای اصلی انجام شده است. برای مثال، طرح منشور بویایی بر مبنای شش ویژگی مفروض که در یک شکل هندسی تنظیم شده اند، قرار دارد (شکل 1). بر اساس این منشور بوهای خاص بوسیله ی نقاطی درون منشور مثلثی که نمایانگر سهم نسبی هر یک از بوهای اصلی می باشد، نشان داده شده اند. طرح دیگر برای تبیین کیفیت بو، از واژگانی استفاده می کند که اغلب برای وصف بوی ترکیبات آلی به کار می روند. این طرح درصدد است که این واژگان را به ویژگی های شیمیایی مولد وی که چنین بوهای خاص را دارند، مرتبط کند. طرح دیگر، از اصطلاحاتی استفاده می کند که غالباً برای وصف بوی عناصر طبیعی و اصلی به کار می برد. این طرح می کوشد این عناصر اصلی را به ویژگی های شیمیایی موادی که این بوهای خاص را دارند، مرتبط کند. جدول 1. نمونه هایی از مواد شیمیایی که بوهای خاصی را منتشر می کنند.
فرضیه قفل و کلید یا فرضیه شیمیایی سه بُعدی بو، بر این اساس مبتنی است که بسیاری از مولکول هایی که در بوهای اصلی مشترکند، دارای ویژگی های هندسی مشابه اند. در این فرضیه اعتقاد بر این است که شکل خاص مولکول های بوزا، همانند کلیدهایی عمل می کند که به آن ها اجازه می دهد به گیرنده خاصی روی سطح غشای بویایی بچسبند و بدین ترتیب، سبب ایجاد بوهای خاصی شوند. متأسفانه پژوهش های بعدی نشان داده اند که مولکول ها با شکل های مشابه در واقع می توانند بوهای بسیار متفاوتی ایجاد کنند، و به نظر می رسد که احتمالاً طیفی از ویژگی های شیمیایی در تعیین بو، مؤثرند. آستانه های مطلق برای طیف گسترده ای از مواد بوزا، محاسبه شده است و معلوم شده که غلظت بسیار کمی از مواد بودار برای تشخیص بو لازم است. برخی نمونه ها در جدول 2 ارائه شده است. در هر حال، انجام این اندازه گیری ها، کار پیچیده ای است و برآوردها بسته به روش های معینی که مورد استفاده قرار می گیرد، متغیرند. جدول 2. نمونه هایی از غلظت آستانه برای برخی مواد بوزا
به طور کلی زن ها نسبت به بوها بیشتر از مردها حساس هستند. یک نمونه ی معتبر در این زمینه، موردِ اِکزالتولید (8) می باشد. اِکزالتولید، بوزای مصنوعی است که در تهیه و تولید عطر کاربرد دارد. آستانه ی (بویایی) این ماده در زن هایی که به بلوغ جنسی رسیده اند، هزار مرتبه پایین تر از مردان است، و 50 درصد از مردها اصلاً متوجه بوی آن نمی شوند. شواهدی وجود دارد که حساسیت نسبت به این ماده ی بوزا و بسیاری از مواد بوزای دیگر، با تغییرات هورمونی در دوره ی قاعدگی تعامل دارد. همچنین زن ها در تشخیص بوها، از مردها بهتر هستند، و از آن جا که این برتری پیش از بلوغ (جنسی) آشکار است، تفاوت های جنسی نمی توانند کاملاً به علت تفاوت های هورمونی باشند. انسان ها حافظه های بسیار خوبی نسبت به منابع بوها دارند. پژوهش های آزمایشگاهی نشان می دهد بوهایی که با تجارب واقعی زندگی (که بوهای دوره ای (9) نامیده می شوند) ارتباط دارند، به مدت طولانی باقی می مانند. همچنین بوها می توانند برانگیختگی هیجانی و عاطفی ایجاد کنند که بر اثر ارتباط مستقیم بین پیازهای بویایی و سیستم لیمبیک پدید می آید. حتی بوهای خنثا که با رویدادهای ناراحت کننده و تنش زا همراه می شوند، بعدها ممکن است سبب تغییرات خُلقی و نگرشی شوند، و این ارتباط ها می توانند به طور ناخودآگاه رُخ دهند. «بیزاری چشاییِ شرطی» (10) موقعی اتفاق می افتد که مزه ها با شرایط بسیار ناخوشایند همراه می شوند. به طور کلی، مطبوع بودن و دلپذیری غذا و نوشیدنی، به ترکیبی از تأثیرات حسی بستگی دارد که طعم (11) نامیده می شود. ویژگی های مؤثر و تعیین کننده نه تنها مزه و بو، بلکه شامل دما، ساختار آزردگی حفره های دهانی و بینی نیز می باشد که ممکن است مثلاً به وسیله نوشابه های گازدار و ادویه ها ایجاد شوند. دو شنبه 13 بهمن 1393برچسب:آلزایمر،چه کسانی آلزایمر می گیرند, :: 23:25 :: نويسنده : معصومه رستمی
چه کسی به بیماری آلزایمر مبتلا می شود؟ کلید این بیماری در دست ژن است. اما بررسی دوقلوهای همسان نشان می دهد که ژنها تعیین کننده ی سرنوشت نیستند. آیا شما در آینده به آلزایمر مبتلا خواهید شد؟ ژنتیک ممکن است جواب این سوال را داشته باشد. مطالعه ی دوقلوهای همسان نشان می دهد٬ ژن هایی که شما به ارث برده اید حامل خطرهای بسیاری هستند. این خبر غافل گیر کننده ای است. همانطور که برخی از افراد خطر بیماری آلزایمر را به ارث می برند٬ بسیاری از محققان عوامل محیطی را موثر می دانند. این عوامل ممکن است شامل مواردی باشد که ما با آنها دست به گریبان هستیم٬ یا مواردی که ما آنها را انجام میدهیم و یا انجام نمی دهیم و یا بیماری هایی که ما به آنها مبتلا می شویم. اما بررسی بین المللی 12000 جفت دوقلوی سوﺋدی ٬ که 4 جفت از آنها همسان بودند٬ به این نتیجه رسیده است که 80% خطر ابتلا به آلزایمر ژنتیکی است. روانشناس دانشگاه کالیفرنیای شمالی(Margaret Gatz) و همکارانش یافته هایشان را در ماه فوریه به آرشیوهای روانپزشکی عمومی گزارش می دهند. روانشناس می گوید که در میان موارد مربوط به خطر بیماری آلزایمر٬ به نظر می رسد که تاثیر عوامل ژنتیکی از تاثیر عوامل محیطی مهمتر است. این به این معناست که خویشاوندان نزدیک فرد مبتلا به آلزایمر نسبت به افرادی که چنین خویشاوندانی ندارند٬ در خطر بیشتری برای ابتلا به آلزایمر هستند. این به این معنا نیست که اگر شما خویشاوند مبتلا به آلزایمر دارید٬ حتماً به آلزایمر مبتلا خواهید شد. گاتز می گوید که تحت هیچ شرایطی داشتن خویشاوند مبتلا به آلزایمر٬ حتی در دوقلوهای همسان٬ مبتلا شدن فرد به آلزایمر را ضمانت نمی کند. وقتی یک دوقلو دارای آلزایمر است تیم گاتز در فهرست دوقلوهای سوﺋدی به دنبال دوقلوهای مبتلا به جنون و بالای 65 سال گشتند. سپس آنها هر کدام از دو قلو ها را برای احتمال ابتلا به آلزایمر آزمایش کردند. اطلاعات وسیع پزشکی و نحوه ی زندگی برای هر کدام از شرکت کنندگان مورد بررسی در دسترس است. محققان فهمیدند که 80% خطر ابتلا به آلزایمر را عامل وراثت ژنتیکی تشکیل می دهد و عوامل فیزیکی که در میان دوقلوها تقسیم نشده بود٬ همانطور که از قبل به نظر می رسید٬ 20% دیگر را شامل می شد. اما حتی در میان دوقلوهای همسان که دارای آرایش ژنتیکی یکسان هستند٬ مبتلا شدن یکی از آنان به آلزایمر به معنای مبتلا شدن دیگری نیست. در میان دوقلوهای همسان مذکر٬ وقتی یکی از برادران به آلزایمر مبتلا می شود٬ دیگری 45% از مواقع دچار آلزایمر می شود. در میان دوقلوهای همسان مونث٬ وقتی یکی از خواهران به آلزایمر مبتلا می شود٬ دیگری 60% از مواقع دچار آلزایمر می شود. گاتز می گوید تفاوت بین مردان و زنان این است که زنان طولانی تر از مردان زندگی میکنند و بنابر این بدلیل عمر طولانی تر شانس بیشتری برای ابتلا به بیماری آلزایمر دارند. اگر بیماری آلزایمر فقط ژنتیکی بود٬ یک جفت دو قلوی همسان باید در یک زمان به بیماری مبتلا شوند. اما وقتی هر دو دوقلو به آلزایمر مبتلا هستند٬ در بین زمان ابتلایشان به بیماری 16 سال تفاوت وجود دارد. همین روانشناس می گوید که باید یک فعل و انفعال قوی میان ژن های یک فرد و محیط اطراف او وجود داشته باشد. برای مثال اگر یک دو قلو هر دو دارای ژن چاقی باشند٬ اگر یکی از آنها چربی کمتری مصرف کند٬ کمتر در معرض چاقی قرار می گیرد. به همین دلیل است که درباره ی خطرات ژنتیکی و خطرات محیطی سخت می توان صحبت کرد. چگونگی دوری کردن از آلزایمر ناﺋب رﺋیس امور پزشکی و علمی در انجمن آلزایمر (William H) می گوید که محققان ایده ی خوبی درباره ی خطرات محیطی دارند. او می گوید که ما زمان زیادی است که تشخیص داده ایم که تحصیلات در کاهش دادن بیماری آلزایمر موثر است. و همچنین از استنتاج کردن ایده های اخیر٬ به عوامل خطر بیماری قلبی می رسیم. خطر بیماری آلزایمر به فشار خون بالا وکلسترول بالا و قند خون بالا و چاقی و روش زندگی غیرفعال و کمبود ارتباطات اجتماعی متصل است. ما نمی توانیم از والدینمان عیب جویی کنیم و نمی توانیم با عوامل ژنتیکی کاری کنبم. ولی ویلیام می گوید که برای از بین بردن خطر ابتلا به آلزایمر می توانیم کارهای بسیاری انجام دهیم. به خصوص در مواردی که بیماری در خانواده شیوع پیدا کرده است: فعالیت ذهنی از نظر اجتماعی درگیر بودن با مردم انجام ورزش های فیزیکی داشتن رژیم غذایی سالم برای مغز یکی از محققین به نام گتز می گوید ژنها سرنوشت افراد نیستند. اگر فکر می کنید شما یا کسی که دوستش دارید ممکن است در معرض ابتلا به آلزایمر باشید٬ الان زمان عمل کردن است. او می گوید اگر افراد هرگونه نگرانی در مورد بیماری دارند٬ این مهم است که ارزیابی حرفه ای انجام دهند. ممکن است علل برگشت پذیر از تغییرات شناختی وجود داشته باشد. یا اینکه ممکن است پزشکان بتوانند راه های درمان فیزیکی یا فیزیکی پیشنهاد دهند که می تواند روال تغییرات شناختی را کند کند. عوامل موثر در ابتلا به بیماری آلزایمر محققان نمی دانند که دقیقاً چه مواردی موجب بیماری آلزایمر می شود٬ ولی شاید ترکیبی از چند فاکتور باشد. ادامه مطلب ... دو شنبه 13 بهمن 1393برچسب:آلزایمر, :: 22:57 :: نويسنده : معصومه رستمی
بیماری آلزایمر یا جنون از نوع آلزایمر، یک انحطاط پیشرفت کننده از بافت های مغزی است که به افراد بالای 65 سال لطمه می زند. این یکی از رایج ترین گونه های جنون است که به وسیله ی زوال ذهنی مشخص می شود. عملکردهای ذهنی مانند حافظه٬ قوه ی درک و قوه ی ناطقه رو به زوال می رود. مخصوص ترین ویژگی و اولین نشانه ی بیماری آلزایمر٬ زیان رساندن به حافظه است. ابتدا حافظه ی کوتاه مدت از بین می رود. با گذشت زمان٬ فرد تمایل به سرگردانی پیدا می کند٬ محاسبات ساده غیر ممکن می شود و انجام فعالیت های ساده ی روزانه سخت می شود و فرد دچار حیرت زدگی و ناامیدی می شود. این علاﺋم در شب نمود بدتری پیدا می کند. بی حوصلگی٬ طغیان خشم٬ حمله هایی از روی هراس و بی تفاوتی عمیق رخ می دهد. بیماران بهم می ریزند و ممکن است سرگردان و گم شوند. مشکلات فیزیکی مانند راه رفتن عجیب و غریب و از دست دادن هماهنگی به تدریج افزایش پیدا می کند. در واقع ممکن است بیماران از نظر فیزیکی درمانده و به کلی نتوانند ارتباط برقرار کنند. بیماری آلزایمر طی سال های اندکی می تواند پیشرفت بسیاری داشته باشد یا ممکن است دوره ی آن به اندازه ی 20 سال طول بکشد و برخی دیگر از مردم درحدود 9 سال از این بیماری رنج بکشند. آلزایمر یکی از ششمین دلایل عمده ی مرگ در ایالات متحده ی آمریکا است. از هر 8 فرد بالای 65 سال یکی به بیماری آلزایمر مبتلا است. زنان حساس تر از مردان هستند و بیش از نیمی از افراد مستقر در آسایشگاه ها از بیماری آلزایمر و عوارض آن رنج می برند.
علل بیماری آلزایمر چیست؟ نوعاً بیماری آلزایمر با پیشرفت سن افزایش می یابد. اما این بیماری٬ دلیل طبیعی سالخوردگی نیست. ولی این یک موقعیت غیر معمول است که دلایلش همچنان مورد مطالعه قرار گرفته است. به نظر می رسد٬ از دست دادن تدریجی عملکرد مغز که از نشانه های بیماری آلزایمر است٬ از دو شکل اصلی آسیب عصب ها٬ تشکیل شده است.
محققان هنوز مطمئن نیستند که این پروسه ها چرا و چگونه اتفاق می افتد. اما تحقیقات دقیق به یک پروتیین به نام Apo E اشاره کرده اند که برای جابجا کردن مواد چرب در بدن٬ نیاز هستند. شکل پروتئین APO E که مردم در بدن هایشان دارند به صورت ژنتیکی تعیین شده است و تعداد زیادی از انواع مختلف آن شناسایی شده است. ظاهرا بعضی از آنها با خطر بیماری آلزایمر مرتبط هستند. این ممکن است شکل مشخصی از APO E باشد که منجربه آسیب عصب می شود. احتمال دیگر این است که پروتئینی که با مواد دیگر در بدن ترکیب می شود٬ در ساخت پلاک ها استفاده شده است. اگر چه که این پروتیین تا حدی موجب بیماری آلزایمر است٬ ژن ها مطمئناً نقش مهمی در بیماری بازی می کنند و فردی که والدینش به بیماری آلزایمر مبتلا بوده اند در خطر بیشتری هستند. دلایل دیگری پیشنهاد شده اند: یک تئوری نشان می دهد که آلومینیوم بکار رفته در وسایل٬ ممکن است باعث آلزایمر شود. پیشنهاد دیگر ارتباط بین ساختار پلاک و رادیکال های آزاد است. (رادیکال های آزاد: مولکول های آزاد و نا استواری که می توانند باعث فعل و انفعالات شیمیایی مخرب شوند). هر دو تئوری در مباحثه و جدل هستند و هیچکدام ثابت نشده اند. در واقع بسیاری از محققان فکر می کنند که ارتباط بین آلزایمر و آلومینیوم٬ سوال برانگیز است. سایر علل بیماری آلزایمر چیست؟ مباحثه ی بعدی بر سر زینک است٬ اما ارتباط آن به آلزایمر نامشخص است. به نظر می رسد که زینک در دزهای پایین ممکن است محافظ باشد ولی دز بالایی از آن می تواند مضر باشد. هنوز دانشمندان مطمئن نیسنتد که آیا پلاک ها باعث آلزایمر می شوند و یا اینکه آنها خود نتیجه ی بیماری هستند. برخی اسناد وجود دارد که نشان می دهد افراد دارای فشارخون بالا و کلسترول بالا در معرض ابتلا به آلزایمر هستند. در موارد کمی ٬ آسیب به سر می تواند یک عامل موثر در تشدید بیماری باشد. با اینکه بسیاری از تئوری ها در هر مطالعه هستند٬ این واضح است که بزرگترین عامل خطر ابتلا به آلزایمر٬ سالخوردگی و سابقه ی خانوادگی است. جلوگیری از بیماری آلزایمر ادامه مطلب ... دو شنبه 13 بهمن 1393برچسب:سندرم غروب،آلزایمر, :: 22:46 :: نويسنده : معصومه رستمی
سندرم غروب٬ بر روی افرادی که مبتلا به بیماری آلزایمر و جنون هستند٬ تاثیر می گذارد. افراد مبتلا به این سندرم با غروب آفتاب و یا حتی گاهی در طول شب٬ دچار پریشانی و آشفتگی می شوند. این سندرم ممکن است افراد بیمار را از خوب خوابیدن بازدارد. همچنین بیشتر احتمال دارد که آنها را سرگردان کند. سندرم غروب٬ به علت استرسی که به مراقب های بیماران وارد می کند٬ یکی از رایج ترین عوامل فرسودگی شغلی پرستاران است. علاﺋم سندرم غروب سندرم غروب تقریباً برای 20% افراد مبتلا به آلزایمر و یا انواع دیگر جنون اتفاق می افتد. افراد مبتلا به این سندرم ممکن است فراموشکار٬ پریشان٬ هذیان گو٬ آشفته٬ عصبی و کم خواب بشوند. افراد مبتلا به این سندرم گاهی مشکل خواب دارند. آنها ممکن است در طبقه قدم بزنند٬ پریشان شوند٬ فریاد بزنند و اهل مجادله و دعوا شوند. سندرم غروب به طور معمول در اواسط دوره ی بیماری آلزایمر به اوج خود می رسد. این سندرم با پیشرفت بیماری بهبود می یابد.
چه مواردی موجب سندرم غروب می شود؟ علل این سندرم به خوبی شناخته نشده اند. برخی تحقیقات نشان می دهند که ممکن است این سندرم به تغییرات ضربان ساز شبانه روزی مغز مربوط باشد. این خوشه ای از سلول های عصبی است که شبانه روزی از بدن نگهداری می کند. مطالعات بر روی موشها نشان داده است که تغییرات شیمیایی در مغز که ویژه ی بیماری آلزایمر است٬ ممکن است نقشی بازی کند. محققان فهمیدند که موشهای پیرتر نسبت به موشهای جوان تر٬ مقدار آنزیم بیشتری که به عصبانیت و پریشانی قبل از خواب مربوط است٬ تولید می کنند. موارد بسیاری ممکن است خطر این سندرم را افزایش دهد٬ که شامل درد٬ یبوست شدید٬ تغذیه ی ضعیف٬ مصرف بیش از حد دارو٬ عفونت و محیط خواب شلوغ و پر سروصدا می شود.
درمان های سندرم غروب راه های کم کردن شدت این سندرم به شرح زیر است: فعالیت: فعال بودن در طول روز ممکن است به بیماران کمک کند تا شب راحت تر بخوابند. شما می توانید: ● چرت زدن در طول روز را کم کنید. بیشتر فعالیت کنید٬ مانند پیاده روی.● ● سرگرمی های دارای تحرک را افزایش دهید. رژیم غذایی سالم: بهتر است مراقبان از این که بیمارشان به درستی غذا می خورد اطمینان حاصل کنند. ●فقط صبح ها از کافیین و شکر استفاده کنید. ●زودتر شام بخورید. ●قبل از خواب تنقلات سبک بخورید. ادامه مطلب ... |
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
![]() |